قرآن (خواندنی) از دکتر شریعتی

قرآن کتابی است که نام بیش از 70 سوره اش از مسائل انسانی گرفته شده است
و بیش از 30 سوره اش از پدیده های مادی و تنها 2 سوره اش از عبادات! آن
هم حج و نماز !
کتابی است که شماره آیات جهادش با آیات عبادتش قابل قیاس نیست...
این کتاب از آن روزی که به حیله دشمن و به جهل دوست لایش را بستند، لایه
اش مصرف پیدا کرد و وقتی متنش متروک شد، جلدش رواج یافت و از آن هنگام که
این کتاب را ــ که خواندنی نام دارد ــ دیگر نخواندند و برای تقدیس و
تبرک و اسباب کشی بکار رفت، از وقتی که دیگر درمان دردهای فکری و روحی و
اجتماعی را از او نخواستند، وسیله شفای امراض جسمی چون درد کمر و باد
شانه و ... شد و چون در بیداری رهایش کردند، بالای سر در خواب گذاشتند
وبالاخره، اینکه می بینی؛ اکنون در خدمت اموات قرارش داده اند و نثار روح
ارواح گذشتگانش و ندایش از قبرستان های ما به گوش می رسد،

نامه ای به خدا

از صحت و سوقم ماجرا اطمینان ندارم اما متن زیر مانند همه قصه های عبرت انگیز خالی از لطف نیست

این ماجرای واقعی در مورد شخصی به نام نظرعلی طالقانی است که در زمان ناصرالدین شاه طلبه ای در مدرسه ی مروی تهران بود و بسیار بسیار آدم فقیری بود. آن قدر فقیر بود که شب ها می رفت دوروبر حجره های طلبه ها می گشت و از توی آشغال های آن ها چیزی برای خوردن پیدا می کرد.یک روز نظرعلی به ذهنش می رسد که برای خدا نامه ای بنویسد.نامه ی او در موزه ی گلستان تهران تحت عنوان "نامه ای به خدا" نگهداری می شود.

مضمون این نامه :
برای دیدن مضمون نامه به ادامه مطلب بروید
 
ادامه مطلب ...

سیری در زنده گی دکتر محمود حسابی

دکتر محمود حسابى در سال ۱۲۸۱ شمسى در تهران متولد شد.  پدر و مادرش اهل تفرش بودند. محمود چهار ساله بود که همراه با خانواده و پدر بزرگش که سفیر ایران در بغداد بود، به بغداد رفت و پس از دو سال به دمشق و یک سال بعد به بیروت عزیمت کرد.

در سن هفت سالگى در مدرسه شبانه روزى فرانسوى بیروت ثبت نام نمود و مشغول تحصیل شد.هنوز چند ماه نگذشته بود که زمان مأموریت پدربزرگش در بیروت به پایان رسید و قرار بر این شد که محمود و برادر بزرگش به تنهائى در مدرسه شبانه روزى فرانسوى بیروت بمانند و تحصیلات خود را ادامه دهند. اما هنگام ترک بیروت بی‌تابى مادرشان سبب شد که مادر از کشتى پیاده شود و در بیروت بماند.


به ادامه مطلب رجوع شود

ادامه مطلب ...

سخنانی از کورش کبیر سری(( اول))

دستانی که کمک می کنند پاکتر از دستهایی هستند که رو به آسمان دعا می کنند.

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

اگر میخواهید دشمنان خود را تنبیه کنید به دوستان خود محبت کنید.

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


 

آنچه جذاب است سهولت نیست، دشواری هم نیست، بلکه دشواری رسیدن به سهولت است .

صلح همیشه زیباست

این داستان واقعی است
ارتشهای آلمان، بریتانیا و فرانسه در جریان جنگ جهانی اول در بلژیک با هم می جنگیدند.
شب کریسمس جنگ را تعطیل می کنند تا دست کم برای چند ساعت کریسمس را جشن بگیرند. در ارتش آلمان یکی از سربازان که سابقه خواندن در اپرا را نیز دارد شروع به خواندن ترانه کریسمس مبارک می کند. صدای خواننده آلمانی را سربازان جبهه های دیگر می شنوند و با پرچمهای سفید به نشانه صلح از خاکریز بالا می آیند و بسوی ارتش آلمان می روند.

به ادامه مطلب بروید

ادامه مطلب ...