بودند جزو قافله بی سوادها/ یک عده بی سواد، رضائی نژادها
به گزارش خبرنگار فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، محمد رسولی متناسب با سخنان اخیر حسن روحانی که منتقدان خود را بی سواد خوانده بود و همچنین توزیع سبد کالا شعری سروده و در اختیار خبرگزاری ها قرار داده است.
متن این شعر به شرح ذیل است:
بودند جزو قافله بی سوادها
یک عده بی سواد، رضائی نژادها
عقد اخوتی که نبستیم هم شکست
پای قرارداد، سر انعقادها
ای وای از آن نهاد ریاست که هیاتش
یک سینه آه کرده بلند از نهاد ها
یک بی سواد، در صف کالا، دو روز پیش
جان داده است در وسط ازدیادها
مائیم و خشم از طمع کدخدای ده
تو باش و خنده های محمدجوادها
برای حکومت صدام حسین که در سوم خرداد ۱۳۶۱ ، خرمشهر را از دست داده و
ضربه ای حیثیتی در جنگ و جهان خورده بود ، بسیار مهم بود که با میزبانی
بزرگ ترین نهاد بین المللی بعد از سازمان ملل ، به ترمیم وجهه خود بپردازد.
از این رو ، بغداد خود را مهیای برگزاری اجلاس می کرد و این در حالی بود که
ایران ، می کوشید با تبلیغ ناامن بودن پایتخت عراق به دلیل وضعیت جنگی ،
مقامات کشورها را از سفر به عراق بازدارد و اجلاس بغداد را منتفی کند.
با این حال ، ماشین تبلیغاتی و سیاسی صدام که از پشتوانه قدرت های بزرگ هم برخوردار بود ، گوی سبقت را ربود و قرار شد اجلاس در بغداد تشکیل شود. عراقی ها ، ادعا می کردند که بغداد به حدی امن است که حتی یک پرنده هم بدون اجازه آنها نمی تواند در آسمانش پرواز کند. آنها حتی از مسوولان کشورهای عدم تعهد خواستند تا کارشناسان امنیتی خود را به بغداد بفرستند و از نزدیک شاهد امنیت مثال زدنی آن باشند!
صدوق با سند خود از عبدالعظیم بن عبدالله حسنی نقل میکند که:
امام
علی نقی (ع) فرمود : چون خدای سبحان با موسی بن عمران سخن
گفت،
موسی گفت : خدایا! پاداش کسی که آزارش را
از مردم باز دارد و خیر خود را به ایشان برساند چیست؟
فرمود: ای موسی! روز
قیامت آتش ندایش می زند بر تو هیچ راهی ندارم.
موسی گفت: خدایا! پاداش کسی که تورا با زبان و دل خود یاد کند
چیست؟
فرمود: ای موسی! روز قیامت سایه
عرش خود را بر او می افکنم و در پناه خود قرار می دهم.
موسی گفت: خدایا! پاداش کسی که در راه تو بر آزار و ناسزا گویی مردم صبر کند چیست؟
فرمود: ای موسی ! از هول و هراس قیامت نجاتش می دهم.
حمید داوودآبادی در یادداشتی برای فیلم قلادههای طلا نوشته است: